افکار من
چشامو وقتی تو بهشون نگاه میکنی دوست دارم اسممو وقتی دوست دارم که تو صداش میکنی قلبمو وقتی دوست دارم که تو دوسش داشته باشی زندگیم رو وقتی دوست دارم که تو توش هستی..... خسته ام ! خسته ام از کسانی که فقط و فقط میخواستند وقتشان را با من پر کنند... حوصله شان سر رفته بود... فرقی نمی کرد با کی... فقط میخواستند وقتشان را برایشان پر کنی ! همین... و خسته ترم ، از کسانی که در عالم مجازی و واقعی دوستشان داشتم ولی نفهمیدند مرا... حواسم بود که حواسشان نبود ! ندیدند مرا یا که نخواستند ببینند مرا ... نفهمیدند که دوستشان دارم ولی من... نفهمیدند که من همان امضایم بودم و هستم... بگذار هیچ وقت نفهمند ! یاد گرفتم که بگذارم و بگذرم ... شاید روزی ، کسی ، جایی ، و به بهانه ای بفهمد مرا....